یک نوع متفاوت از قهرمان
روزی روزگاری در روستایی کوچک پسری کنجکاو و ماجراجو به نام احسن زندگی می کرد. احسن اوتیستیک بود و برقراری ارتباط با دیگران را برای او چالش برانگیز می کرد. با این حال، اراده و خلاقیت او حد و مرزی نداشت. یک روز احسن پوستری پیدا کرد که از مسابقه ای در سطح روستا خبر می داد.
احسن که مشتاق شرکت بود، شبانه روز تمرین می کرد و از قدرت و مهارت منحصر به فرد خود برای آماده شدن استفاده می کرد. تمرکز و عزم او بی بدیل شد، روستای خود را غافلگیر کرد و آنها را تشویق کرد که پشت سر او جمع شوند.
روز مسابقه فرا رسید و احسن با چالش های مختلفی روبرو شد. او خلاقیت و هوش خود را بی آزموده آزمایش کرد و با هر کار سازگار شد و با راه حل های غیرمنتظره با آنها مقابله کرد.
همانطور که احسن ادامه داد، روستاییان نمیتوانستند از موفقیتهای او احساس غرور کنند. آنها متوجه شدند که منحصر به فرد بودن احسن یک نقطه قوت است و به او کمک کردند تا روابط و دوستی های جدیدی ایجاد کند.
احسن در مواجهه با چالش آخر احساس غرق شدن کرد اما می دانست که نمی تواند تسلیم شود. احسن با گرفتن نیرو از دوستان و حامیان جدید خود، عمیقاً حفاری کرد و شجاعت یافتن آنچه غیرممکن به نظر می رسید را فتح کرد.
احسن برنده این مسابقه شد و به نماد امید برای سایر کودکان اوتیستیک روستا تبدیل شد. پیروزی او به همه نشان داد که متفاوت بودن می تواند منجر به موفقیت شود و هر کسی چیز خاصی برای ارائه دارد.
سفر احسن به روستاییان آموخت که کودکان اوتیسمی مانند همه کودکان رویاها و پتانسیل هایی برای پرورش دارند. با عشق، حمایت و درک، آنها نیز می توانند قهرمان شوند.#