
گمشده در فضا: داستان تبسم و بیتا
در یک شهر کوچک دو خواهر به نامهای تبسم و بیتا زندگی میکردند که از رصد ستارهها لذت میبردند و رویای کاوش در جهان را داشتند.

یک روز آنها یک سفینه فضایی را در حیاط خانه خود کشف کردند. با کنجکاوی و هیجان وارد داخل شدند.#

ناگهان سفینه فضایی بلند می شود و زمین را پشت سر می گذارد. هر دو متحیر و وحشت زده بودند.#

آنها سرگردان بودند، حیرت زده بودند، اما به زودی متوجه شدند که نمی دانند چگونه به خانه برگردند.

تبسم و بیتا با همکاری یکدیگر شروع به درک سفینه فضایی کردند. عشق آنها به یکدیگر چراغ راهنمای آنها بود.#

کار تیمی آنها نتیجه داد و سرانجام راهی برای بازگشت به زمین پیدا کردند. پیوند آنها آنها را در طول سفر برده بود.

تبسم گفت: «خوشحالم که همدیگر را داشتیم. بیتا پاسخ داد: بله، با عشق و اعتماد می توانیم بر هر چیزی غلبه کنیم.
