گربه ای که انتخاب کرد
با Snowflake، یک گربه سفید خاص با لکه های قهوه ای و چشمان سیاه آشنا شوید. دانهی برف میتواند هر زمان که بخواهد به یک انسان تبدیل شود، اما او ترجیح میدهد مانند یک گربه زندگی کند زیرا فکر میکند انسانها کثیف هستند.#
یک روز، برف زنی پیرزنی را دید که با مواد غذایی خود دست و پنجه نرم می کرد. او که تصمیم گرفت کمک کند، برای چند ساعت به یک انسان تبدیل شد.#
پس از کمک به زن، برف گرمای عجیبی را در قلب خود احساس کرد. این یک احساس معمولی برای او نبود. او شروع به زیر سوال بردن باورهای خود در مورد انسان کرد.
فلیک برف تصمیم گرفت بیشتر اوقات به انسان تبدیل شود، فقط برای کشف مهربانی و عشق بیشتر در دنیایی که قبلاً فکر می کرد آشفته است.
با این حال، Snowflake هنوز هم شکل گربه خود را دوست داشت. او متوجه شد که مهم شکل نیست بلکه روحیه است. عشق و مهربانی جهانی است.#
دانه برف به زندگی خود ادامه داد، گاهی به عنوان یک گربه، گاهی اوقات به عنوان یک انسان، عشق، مهربانی را گسترش داد و به دنیا نشان داد که همه انسان ها آشفته نیستند.
در نهایت، دانهی برف فهمید که شکلها میتوانند تغییر کنند، اما عشق و مهربانی ثابت میمانند، همه اینها به ادراک بستگی دارد.