لطفا تلفن همراه خود را بچرخانید.
کوروش و پهپاد جادویی
در شهر کوچکی پسر مهربانی بود به نام کوروش. او عاشق همه چیز در مورد الکترونیک و رباتیک بود. یک روز کورش تصمیم گرفت که می خواهد برای خودش یک پهپاد بسازد. #
کوروش شروع به تحقیق در مورد چگونگی ساخت پهپاد کرد. او ساعت ها صرف یادگیری موتورها، پروانه ها و باتری ها کرد. به زودی، او تمام قطعات لازم برای شروع ساخت پهپاد خود را جمع آوری کرد. #
وقتی کوروش شروع به ساخت پهپاد خود کرد، با چالش هایی مواجه شد. دستورالعمل ها پیچیده بود و برخی از قطعات به سختی مونتاژ می شد، اما کورش مصمم بود که دست از کار نکشد. #
کورش پس از هفته ها کار سخت بالاخره ساخت پهپاد خود را به پایان رساند. وقتی برای اولین پروازش آماده می شد، احساس غرور و هیجان کرد. او می دانست که تمام تلاش هایش ارزشش را داشته است. #
کوروش برای اولین پرواز پهپاد خود را به پارک برد. او با احتیاط آن را روی زمین گذاشت، کنترلر را نگه داشت و دید که هواپیمای بدون سرنشین به طور جادویی به سمت آسمان آبی بلند می شود. #
هنگامی که پهپاد در آسمان پرواز می کرد، کودکان دیگری در پارک در اطراف کوروش جمع شدند و از خلقت کوروش شگفت زده شدند. کوروش از موفقیت خود احساس غرور کرد و تجربه خود را با آنها در میان گذاشت. #
رویای کوروش برای ساخت هواپیمای بدون سرنشین خود با تلاش و اراده او محقق شده بود. او آموخته بود که با تلاش و پشتکار هر چیزی ممکن است. #
داستان رو با تصویر خودتون بازسازی کنید!
در جعبه جادویی از عکس خودتون استفاده کنید تا تصاویری یکپارچه و با کیفیت بازبینی شده برای تمامی صفحات داشته باشید.