کلبه جنگلی سامیه
در دهکده ای کوچک، سامیه، دختری کنجکاو و ماجراجو، همیشه آرزو داشت در یک کابین چوبی در اعماق دل جنگلی جادویی زندگی کند. او میدانست که این به او آرامش و آرامشی میدهد که میخواست.
یک روز سامیه تصمیم گرفت به جنگل برود و تصمیم گرفت مکان ایده آلی را برای ساخت کلبه رویایی خود پیدا کند. او با شجاعت و هیجان، سفر خود را به جنگل آغاز کرد.
هنگامی که سامیه به عمق بیشتری میرفت، دریاچهای درخشان را کشف کرد که توسط درختان بلند و باستانی احاطه شده بود. این مکان آرام به نظر مکانی عالی برای ساختن کابین او است.
سامیه با قاطعیت شروع به جمع آوری مصالح برای ساخت کابین خود کرد. او شاخهها، برگها و کندههای محکم را جمعآوری کرد و مطمئن شد که کابینش دنج و امن است.
با گذشت زمان، سامیه کلبه رویایی خود را ساخت که با یک شومینه کوچک، یک تخت راحت و پنجره های عریض مشرف به دریاچه آرام کامل شد. او در خلقت خود احساس غرور بی حد و حصری می کرد.
کلبه سامیه پناهگاه او شد، جایی که می توانست با طبیعت ارتباط برقرار کند و آرامش پیدا کند. او روزهای خود را به کاوش در جنگل گذراند و با موجوداتی که در آنجا زندگی می کردند دوست شد.
سامیه در کلبه جنگلی مسحور خود، آرامش و هماهنگی را که همیشه آرزویش را داشت، یافت. او آموخت که با عزم راسخ و سخت کوشی، رویاها می توانند محقق شوند. *
این یادگاری از طرف دانش آموزتان شیوا زنگنه به معلم مهربانم