کتاب ترجمه طلسم شده
روزی روزگاری در دهکده ای کوچک، دختری جوان با موهای مشکی و چشمان قهوه ای، کتابی باستانی را پیدا کرد که در کتابخانه مادربزرگش پنهان شده بود.
دختر کنجکاو کتاب را باز کرد و متوجه شد که این یک کتاب ترجمه جادویی است که مملو از دانش زبان ها و فرهنگ های مختلف است.
این دختر که مصمم به یادگیری زبان های جدید بود، شروع به مطالعه دقیق کتاب کرد و به زودی به چندین زبان خارجی تسلط یافت.
یک روز، دختر در حین تمرین مهارت های تازه کشف شده خود، به طور تصادفی با پیامی پنهان در کتاب مواجه شد - فراخوانی برای کمک به زبانی ناشناخته.
دختر سفری را برای یافتن منشا پیام آغاز کرد و از مهارت های زبانی خود برای برقراری ارتباط با افرادی از فرهنگ های مختلف در طول مسیر استفاده کرد.#
از طریق اراده و پشتکار، او توانست زبان را کشف کند و منبع پیام را بیابد - موجودی مسحور که در داخل کتاب به دام افتاده است.#
قدردان، موجود طلسم شده از دختر تشکر کرد و به او هدیه فهمیدن همه زبان ها را داد و به او کمک کرد با دنیا ارتباط برقرار کند.#