چرخه ماجراجویی
یک روز آفتابی، قره آب، یک قطره آب کنجکاو و ماجراجو، تصمیم گرفت جهان را کشف کند و با چرخه آب آشنا شود. قره آب با هیجان برای شروع به هوا پرید تا سفر خود را آغاز کند.#
با شناور شدن قره آب به قطرات دیگر آب، ابری را تشکیل داد. قطرات با هم حس وحدت زیادی داشتند که به آرامی در آسمان می چرخیدند.#
وقتی ابر از قطرات سنگین شد، باران شروع به باریدن کرد. قره آب به آرامی روی زمین افتاد و بر برگهای درختی بلند فرود آمد و از سفر تا اینجاش شگفت زده شد.
با ظهور دوباره خورشید، قره آب از برگها تبخیر شد و دوباره به آسمان بلند شد. قره آب در حالی که بخشی از چرخه دائما در حال تغییر بود احساس گرما و رضایت می کرد.
قره آب به ابر جدیدی پیوست و به دور سفر کرد و سرانجام بخشی از دانههای برفی شد که به آرامی روی زمین افتاد و بر قله کوهی برفی فرود آمد.
وقتی برف آب شد، قره آب از میان نهرها، رودخانه ها جاری شد و در نهایت به اقیانوس وسیع و عمیق رسید. قره آب متوجه سفر باورنکردنی ای شد که تجربه کرده بود.
قره آب نقش خود را در چرخه آب پذیرفت و برای ماجراجویی های بیشتر آماده شد. در مورد امکانات و دگرگونیهای بیپایانی که آب در جهان از سر میگذرد، یاد گرفته بود.