روزی روزگاری در شهری کوچک دختری به نام سارا زندگی می کرد. او به تنبلی معروف بود و همیشه کار را به تعویق می انداخت. یک روز صحبت دوستانش در مورد کنکور ارشد روانشناسی را شنید.#
سارا ناگهان احساس کرد که به همه ثابت کند اشتباه می کنند. او با وجود شهرتش به تنبلی، تصمیم گرفت برای امتحان آماده شود. او مطالب مطالعه خود را جمع آوری کرد و شروع به تجدید نظر کرد.
با گذشت روزها، سارا متوجه شد که از درس خواندنش لذت می برد. او منظم تر و متمرکزتر شد و همه اطرافیانش را شگفت زده کرد. او حتی به گروه های مطالعاتی پیوست و درگیر بحث های فکری شد.
داستان رو با تصویر خودتون بازسازی کنید!
در جعبه جادویی از عکس خودتون استفاده کنید تا تصاویری یکپارچه و با کیفیت بازبینی شده برای تمامی صفحات داشته باشید.