پوسته مسحور شده
روزی روزگاری در یک روستای کوچک ساحلی، دختری کنجکاو به نام اکرم، با موهای مشکی و چشمان قهوه ای، یاروی پنهان را کشف کرد. در آنجا، او صدف رنگارنگ و مرموز را پیدا کرد که در شن ها مدفون شده بود.
اکرم احساس کرد انرژی جادویی از پوسته ساطع می شود و تصمیم گرفت آن را به خانه ببرد. به محض اینکه آن را لمس کرد، احساس کرد دنیایش تغییر می کند و به پادشاهی زیر آب منتقل شد.
اکرم که به یک پری دریایی تبدیل شده بود، توانست با موجودات دریایی اطراف خود ارتباط برقرار کند. او در مورد اهمیت تمیز نگه داشتن اقیانوس ها یاد گرفت و قول داد که این پیام را منتشر کند.
اکرم با دوستان جدیدش برای پاکسازی اقیانوس کار کردند. آنها زبالهها و زبالههایی را جمعآوری کردند که به موجودات دریایی و خانههایشان آسیب میرساند و تفاوت قابلتوجهی ایجاد میکند.
اکرم از یک غار عمیق زیر آب بازدید کرد و در آنجا منبع قدرتمندی از جادو را کشف کرد. او از جادو برای ایجاد یک سد محافظ در اطراف اقیانوس استفاده کرد و آن را از آلودگی در امان نگه داشت.#
اکرم با بازگشت به دنیای سطح، تجربیات خود را با روستاییان در میان گذاشت. داستان های دلربا آنها را برانگیخت تا در حفاظت از اقیانوس و ساکنان آن اقدام کنند.
به لطف اقدامات اکرم و کمک روستاییان، اقیانوس به مکانی تمیزتر و امن برای همه موجودات تبدیل شد. پوسته طلسم شده همچنان وظیفه حفاظت از دریا را به همه یادآوری می کرد.