هادی سگ وحشی که همه اعضای خانواده را مجذوب خود می کند
هادی سگی ماجراجو و وحشی بود که در دهکده ای کوچک زندگی می کرد. او عاشق کاوش در دنیای اطراف خود بود و اغلب برای ملاقات با افراد و حیوانات جدید تلاش می کرد. یک روز به طور تصادفی به خانواده ای چهار نفره برخورد کرد و به سمت آنها دوید و صورت تک تک آنها را لیسید و با گرما و انرژی خود آنها را مجذوب خود کرد. #
خانواده از شور و شوق هادی به وجد آمدند و تصمیم گرفتند او را به عنوان یکی از اعضای خود بپذیرند. هادی از همه محبت ها و مراقبت هایی که به او کردند سپاسگزار بود و می خواست کار خاصی انجام دهد تا به آنها نشان دهد که چقدر برایش اهمیت دارند. #
هادی به سختی فکر کرد که چه کاری می تواند انجام دهد تا قدردانی خود را نشان دهد و در نهایت تصمیم گرفت که بهترین راه برای تشکر از آنها جمع آوری برخی از وسایل مورد علاقه خانواده برای آنها باشد. او در اطراف دهکده دوید و همه چیزهایی را که خانواده دوست داشتند جمع آوری کرد و در جعبه خود ذخیره کرد. #
هادی به اقلامی که برای خانواده جمع آوری می کرد افتخار می کرد و وقتی آنها را به اعضای خانواده تقدیم می کرد چهره هایشان از خوشحالی می درخشید. از آن روز به بعد، هادی همیشه با آغوش باز مورد استقبال قرار گرفت و ماجراجویی های وحشیانه او تحسین همه اعضای خانواده را برانگیخت. #
روح وحشی هادی مسری بود و به زودی تمام خانواده در ماجراهای او به او ملحق شدند. آنها با هم در جنگل دویدند، مکان های جدید را کاوش کردند و از لحظات سرگرم کننده و هیجان انگیز زیادی با هم لذت بردند. #
هادی اکنون عضوی از خانواده بود و روش های وحشیانه و ماجراجویانه خود را به همه آنها آموزش می داد. او به آنها نشان داد که چگونه از چیزهای ساده در زندگی قدردانی کنند و به آنها یادآوری کرد که برای لذت بردن از سفر به جای مقصد، کمی وقت بگذارند. #
روح وحشی هادی همه خانواده را مجذوب خود کرده بود و درس های او مدت ها پس از رفتنش با آنها همراه بود. از آن به بعد، آنها روز به روز زندگی می کردند و جنبه وحشی خود را در آغوش می گرفتند و از سفر در طول مسیر لذت می بردند. #