همانطور که او به هیولا نزدیک تر می شد، شجاعت او شروع به تزلزل کرد. این موجود بسیار بزرگتر از آن چیزی بود که او تصور می کرد، و به نظر می رسید که هاله ای از کینه توزی محض از خود بیرون می زند. اما نیگین میدانست که نمیتواند دور شود. این شانس او برای تبدیل شدن به یک قهرمان واقعی بود. #