نیوشا: دختری منظم
نیوشا دختری بود که همیشه در راس کارها بود. او همیشه برای هر کاری که انجام می داد برنامه داشت و اتاقش همیشه مرتب و مرتب بود. او از آن دسته افرادی بود که میتوانست بدون توجه به موقعیتی که در آن قرار میگرفت، منظم بماند. او همیشه برای هر چیزی که سر راهش قرار میگرفت آماده بود. #
امروز نیوشا تصمیم گرفت تا کارهایی را انجام دهد. او فهرستی از کارها برای انجام دادن داشت و می خواست تا پایان روز همه آنها را بررسی کند. او مطمئن شده بود که چند کار اضافی را به لیست اضافه می کند، فقط در صورتی که مدتی باقی مانده باشد. لیست و کیف پولش را در دست داشت و آماده رفتن بود. #
نیوشا در حین راه رفتن با چیزهای زیادی روبرو شد که او را از هدفش منحرف می کرد. مردم سر راه او قرار میگرفتند، فروشگاهها صفهای طولانی داشتند و ساعتش در حال حرکت بود. اما نیوشا سر خود را حفظ کرد و توانست در مسیر خود باقی بماند و هر کار را یکی یکی انجام دهد. #
در پایان روز، نیوشا موفق شد همه چیز را در لیست خود انجام دهد. او همه این کارها را به کارآمدترین و سازماندهی شدهترین شکل ممکن انجام داده بود، و به خود افتخار میکرد که این کار را انجام میداد. با وجود اینکه او در سفر با مشکلات زیادی روبرو شد، توانست آنها را پشت سر بگذارد و تمام وظایف را به پایان برساند. #
نیوشا آن روز درس مهمی آموخته بود: اگر منظم بمانید، می توانید بر هر مانعی که بر سر راهتان قرار می گیرد غلبه کنید. او در ادامه سفر خود این موضوع را در ذهن داشت و مطمئن بود که مهارت های سازمانی او در آینده او را راهنمایی می کند. #
نیوشا مطمئن بود که حتی اگر در آینده با مشکلات غیرمنتظره ای مواجه شود، اگر منظم بماند و برنامه داشته باشد، می تواند با آنها مقابله کند. او اگر تمرکز خود را حفظ می کرد، می توانست به هر کاری که می خواست دست یابد و مطمئن بود که دیگر هرگز از مسیر خارج نخواهد شد. #
نیوشا اهمیت سازماندهی ماندن و داشتن برنامه در هر کاری را که می خواهد انجام دهد یادآور شد. او می دانست که اگر بخواهد تلاش کند، دیگر هرگز از مسیر خارج نمی شود. این قدرت سازماندهی بود و این چیزی بود که نیوشا هرگز فراموش نخواهد کرد. #