نگهبان شجاع
در شهری شلوغ پسر جوانی به نام مهدی با موهای مشکی و چشمانی خواب آلود زندگی پرتلاش و مسئولیت پذیری داشت. او به خاطر احساس قوی عدالت و فداکاری اش معروف بود.#
مهدی روزی شاهد بود که گروهی از تروریست ها قصد حمله به شهر را داشتند. او که مصمم به محافظت از مردمش بود، تصمیم گرفت وارد عمل شود و به سربازی قدرتمند و شجاع تبدیل شد.#
مهدی تمرینات سختی را پشت سر گذاشت و از هوش و تدبیر خود استفاده کرد تا به سرعت در رتبه های بالاتر صعود کند. او به زودی یکی از اعضای مورد اعتماد و مورد احترام ارتش شد.
روز سرنوشت ساز فرا رسید که تروریست ها حمله خود را آغاز کردند. مهدی و همرزمانش شجاعانه جنگیدند و جان افراد بیشماری را نجات دادند و از شهر خود دفاع کردند.
مهدی علیرغم تمام تلاششان در جریان نبرد به شدت مجروح شد. او با تمام توان به مبارزه ادامه داد و حاضر به تسلیم شدن در برابر ترس یا ناامیدی نشد.
سرانجام مهدی تسلیم جراحات شد و جان خود را فدای امنیت و آزادی مردمش کرد. شهر نجات یافت و مهدی به نماد وطن پرستی و شجاعت تبدیل شد.
میراث مهدی زنده ماند و نسلهای جوان را برانگیخت تا عشق، شفقت و خدمت را به جای خشونت و نفرت انتخاب کنند. یاد او به عنوان یادآوری بود که همیشه برای جهانی بهتر بجنگید.