ندا و باغ طلسم شده
در دهکده ای کوچک، دختری کنجکاو و ماجراجو به نام ندا مسیری پنهان را کشف کرد که به باغی مخفی منتهی می شد. او احساس می کرد که برای کشف آن کشیده شده است.#
ندا وارد باغ شد و از رنگ های روشن و رایحه های شیرین گل ها شگفت زده شد. او متوجه شد که برخی از گیاهان پژمرده شده اند و نیاز به مراقبت دارند.
ندا که مصمم به بازسازی باغ بود، گیاهان و نیازهای آنها را مطالعه کرد. او هر روز به آنها آب می داد و از آنها مراقبت می کرد و قوی تر شدن آنها را تماشا می کرد.
هنگامی که ندا باغ را پرورش می داد، یک ارتباط جادویی با گیاهان و حیوانات کشف کرد. به نظر می رسید که آنها به شیوه ای مرموز با او ارتباط برقرار می کردند.
یک روز ندا نقشه ای پیدا کرد که در زیر بوته رز دفن شده بود. این یک گنج پنهان در باغ را نشان داد. هیجان زده تصمیم گرفت آن را پیدا کند.#
ندا سرنخ های نقشه را دنبال کرد و با ارتباط جدیدش با طبیعت بر موانع غلبه کرد. سرانجام، او یک فواره زیبا و باستانی را کشف کرد.
باغ مسحور اهمیت مراقبت از طبیعت را به ندا آموخت. او عهد کرد که از باغ محافظت کند و خرد آن را با دیگران به اشتراک بگذارد.