ملودی ها و کتاب های زهرا
در شهر کوچکی، دختری باهوش زندگی می کرد، زهرا. او دو چیز را بیش از هر چیز دیگری دوست داشت: موسیقی شاد و خواندن کتاب. روز زهرا بدون اینها کامل نمی شود.
یک روز زهرا تصمیم گرفت دو چیز مورد علاقه اش را با هم ترکیب کند. او قصد داشت یک کتاب داستان موزیکال بسازد، اولین در نوع خود. او هیجان زده بود و بلافاصله کار خود را شروع کرد.#
زهرا شبانه روز زحمت کشید. او داستان می نوشت و آهنگ هایی می ساخت که متناسب با هر صحنه بود. او به کار خود افتخار می کرد و نمی توانست صبر کند تا آن را با دوستانش به اشتراک بگذارد.#
بالاخره روز ارائه کتاب داستان موزیکال او فرا رسید. زهرا عصبی و در عین حال هیجان زده بود. او آهنگ ها را می نواخت و داستان هایش را می خواند. همه در هیبت بودند.#
دوستانش آن را دوست داشتند! آنها تحت تاثیر خلاقیت او قرار گرفتند. زهرا از پاسخ آنها غرق شد و از موفقیت خود احساس غرور کرد. او دو عشق خود را با موفقیت ترکیب کرده بود.#
از آن روز به بعد، زهرا با کتاب های داستان های موسیقایی بی نظیرش شناخته شد. او همچنان به خلق داستانهای فوقالعادهای ادامه داد که هر کدام از قبل هیجانانگیزتر و آهنگینتر بودند.
زهرا ثابت کرده بود که وقتی احساساتت را با هم ترکیب کنی، میتوانی چیز خارقالعادهای خلق کنی. و او همه این کارها را با عشقش به موسیقی و کتاب انجام داد.