ماجراهای پدر سیام: در کشف اشکال مختلف هوش
پدر سیام نگران نمرات دخترش در ریاضیات بود. او در آخرین امتحانش خوب نگرفته بود و او امیدوار بود دفعه بعد نتیجه بهتری بگیرد. در حالی که این موضوع را با یکی از همکارانش در میان می گذاشت، دوستش به او گفت: "هر کودکی به یک یا چند جنبه درخشان است و شما باید درخشش فرزندتان را کشف کنید." #
پدر سیام از سخنان دوستش شگفت زده شد. او متوجه نشده بود که دخترش می تواند در چیزی غیر از ریاضیات نیز درخشان باشد. او تصمیم گرفت عمیقتر به شخصیت و علایق او نگاه کند تا درخشش او را دریابد. #
پس از چندین ماه تحقیق و آزمایش، پدر سیام متوجه شد که دخترش هنرمندی با استعداد است! او استعداد طبیعی در طراحی و رنگها داشت، بنابراین تصمیم گرفت او را تشویق کند که به دنبال اشتیاق و استعداد هنری خود برود. #
پدر سیام بسیار به دخترش افتخار میکرد که پتانسیل خلاقانهاش را باز کرد و خودش را برای انجام کاری که واقعاً دوست داشت، تحت فشار قرار داد. او خوشحال بود که توانسته بود درخشش او را در چیزی غیر از ریاضیات کشف کند. #
پدر سیام متوجه شد که هر کس منحصر به فرد است و هرکسی می تواند به نوعی درخشان باشد. او دخترش را تشویق کرد تا رویاهایش را دنبال کند و به کشف پتانسیل واقعی خود ادامه دهد. #
پدر سیام و دخترش درک جدید خود را از اشکال مختلف هوش پذیرفتند. هر دوی آنها یاد گرفتند که هوش همیشه نباید از ریاضیات و علوم ناشی شود، بلکه از هر فعالیتی که از آن لذت می برند و در آن برتری دارند، به دست می آید. #
پدر سیام بسیار خوشحال بود که برای درک و قدردانی از اشکال مختلف هوش دخترش وقت گذاشته بود. او به او افتخار می کرد که پتانسیل هایش را باز کرده و نسخه ای حتی بهتر از خودش شده است. #