ماجراهای هستی و ماجراجویی کیک مارال
هستی و مارال دو خواهری بودند که عاشق شیرینی پزی بودند. هر شنبه صبح، آنها مواد خود را جمع می کردند و شروع به تولید یک چیز شیرین می کردند. امروز این دو خواهر قرار گذاشتند تا یک کیک خوشمزه درست کنند. آرد و شکر و تخم مرغ و روغن و مقداری مواد دیگر را از انباری خود جمع کردند و شروع به زدن تخم مرغ کردند.
هستی تخم مرغ ها را هم زد و مارال شکر را اندازه گرفت. مواد را با هم مخلوط کرده و بعد از هم زدن همه روغن را اضافه کردند. با آماده شدن خمیر، آن را داخل تابه ریخته و در فر گذاشتند.#
وقتی کیک قهوه ای طلایی شد و آشپزخانه را با عطر دلنشینش پر کرد، هستی و مارال آن را از فر بیرون آوردند. روی آن مربا ریخته و می گذارند خنک شود. وقتی آماده شد آن را قاچ کردند و بین اعضای خانواده تقسیم کردند.#
هستی که با تجربه ترین این دو خواهر بود، نکاتی در مورد تهیه کیک به مارال داد. به او یادآوری کرد که آرد را الک کند و تخم مرغ ها را هم بزند تا سبک و پفکی شوند. او همچنین او را به خلاقیت و آزمایش با ترکیبات مختلف طعم تشویق کرد.
این دو خواهر پس از چشیدن طعم دلچسب زحمات خود لبخندی غرورآمیز زدند. آنها تکه های باقی مانده کیک را در ظرفی ریختند و آن را با بقیه اعضای خانواده شان تقسیم کردند. آنها آنقدر از تجربه خود لذت برده بودند که تصمیم گرفتند به زودی دوباره کیک درست کنند.#
از آن زمان به بعد، تهیه کیک یک سنت محبوب صبح شنبه برای هستی و مارال بود. آنها به نوبت مواد را اندازه می گرفتند، خمیر را هم می زدند و کیک را می پختند. هر وقت گیر می کردند یا شک می کردند، با لبخند به هم کمک می کردند.#
درست کردن کیک برای این دو خواهر یادآوری بود که وقتی با هم کار می کنند، می توان شیرین ترین چیزها را در زندگی خلق کرد. همانطور که کیک های آنها هر هفته بیشتر و بیشتر خوشمزه می شد، پیوند خواهری و دوستی آنها قوی تر می شد.