لطفا تلفن همراه خود را بچرخانید.
ماجراجویی پر ستاره نیکی
روزی روزگاری دختری کنجکاو و ماجراجو به نام نیکی بود. او عاشق ستاره ها و اسرار آنها بود. هر شب او به آسمان خیره می شد و رویای کهکشان های دور را می دید.
در یک شب روشن، نیکی ستاره ای بسیار درخشان را مشاهده کرد. می درخشید و می درخشید که هیچ کدام را قبلاً ندیده بود. او با هیجان تصمیم گرفت به سمت آن سفر کند.#
او روز بعد سفر خود را آغاز کرد، قلبش پر از هیجان بود. سفر سخت بود، اما نیکی شجاع بود و تسلیم نشد.#
پس از چند روز سفر، نیکی به نزدیکی ستاره رسید. سیاره ای بود با غبار براق و هاله ای از رمز و راز.#
نیکی روزها را صرف کاوش در این سیاره و کشف اسرار آن کرد. او با موجودات بیگانه دوست آشنا شد و با فرهنگ آنها آشنا شد.
نیکی که احساس انجامش می کرد، با داستان هایی از سیاره ستاره به خانه بازگشت. عشق او به نجوم افزایش یافت و او را به کاوش بیشتر برانگیخت.
نیکی آموخت که پیروی از اشتیاق او می تواند به ماجراهای بزرگی منجر شود. حالا او می دانست بهترین کار همان کاری است که دوستش داری.#
داستان رو با تصویر خودتون بازسازی کنید!
در جعبه جادویی از عکس خودتون استفاده کنید تا تصاویری یکپارچه و با کیفیت بازبینی شده برای تمامی صفحات داشته باشید.