ماجراجویی هنرمندانه بتی
در یک خانه کوچک دنج، یک گربه سفید کنجکاو به نام بتی زندگی می کرد. او همیشه به دنبال راههای جدیدی برای یادگیری بود و علاقههایش خواندن کتاب و نقاشی بود. یک روز او یک کتاب هنری جادویی پیدا کرد که او را به سفری باورنکردنی می برد.
وقتی بتی کتاب هنر جادویی را باز کرد، خود را به دنیایی منتقل کرد که در آن نقاشیهای معروف جان گرفتند. او با هیجان به اطراف نگاه کرد و فهمید که در یک گالری نقاشی پر از شاهکارهای بی شمار است.
بتی از یک نقاشی به نقاشی دیگر می پرید و از هر دنیایی که بازدید می کرد درس های ارزشمندی می گرفت. او به اهمیت شجاعت، خلاقیت و پذیرش چرخش های غیرمنتظره در زندگی پی برد.
به ویژه یک نقاشی، بتی را به چالش کشید. پر از رنگ های تیره و چرخان بود و می ترسید گم شود. اما او شجاعانه وارد شد و مصمم بود بر ترس خود غلبه کند و درس پنهانی بیابد.
در داخل تابلوی تاریک، بتی با ترسهایش روبرو شد. او از خلاقیت و هوش خود برای پیمایش در جهان استفاده کرد و به زودی متوجه شد که به هر حال آنقدرها هم ترسناک نیست. تاریکی زیبایی و حکمت خود را داشت.
بتی در نهایت به گالری بازگشت و از ماجراجویی و درس هایی که آموخته بود سپاسگزار بود. حالا فهمید که زندگی تک بعدی نیست. ترکیبی زیبا از نور و تاریکی، شجاعت و ترس، و امکانات بیشماری بود.
بتی در خانه کوچک دنج خود، ماجراجویی هنرمندانه و خرد او را گرامی داشت. او به خواندن کتاب و نقاشی ادامه داد و هر تجربه جدید و درس هایی را که برایش به ارمغان می آورد پذیرفت.