در شهر کوچکی پسر جوان شجاعی به نام امیر زندگی می کرد که آرزوی نجات مردم و انجام کارهای خیر داشت. یک روز امیر یک لباس ابرقهرمانی منحصر به فرد و زیبا در یک مغازه عتیقه فروشی کشف کرد. او با هیجان آن را خرید.#
امیر عاشق لباس جدیدش بود و هر روز آن را می پوشید. یک روز متوجه شد که این لباس قدرت های خاصی دارد. او می توانست سریعتر بدود، بالاتر بپرد و قدرتی باورنکردنی داشت. امیر می دانست که باید از این قدرت ها به خوبی استفاده کند.
به زودی شهر آرام آنها توسط گروهی از راهزنان مورد حمله قرار گرفت. مردم شهر ترسیده نمی دانستند چه کنند. اما امیر با روحیه قهرمانی و قدرت های فوق العاده خود تصمیم گرفت با راهزنان مقابله کند و شهر خود را از خطر محافظت کند.
داستان رو با تصویر خودتون بازسازی کنید!
در جعبه جادویی از عکس خودتون استفاده کنید تا تصاویری یکپارچه و با کیفیت بازبینی شده برای تمامی صفحات داشته باشید.