Maeghul دختری 12 ساله بود که آرزوی بزرگی داشت: بازیگر شدن. او به همه فیلم ها علاقه فوق العاده ای داشت و آرزو داشت روزی در کانون توجه قرار گیرد. او تمام انگیزه و استعداد لازم برای تحقق آن را داشت، اما یک مانع بزرگ بر سر راه او وجود داشت. #
از آنجایی که او خیلی جوان بود، هیچ کس به او فرصتی برای ستاره شدن نمی داد. با وجود اینکه مایغول له شده بود، هرگز تسلیم نشد. سپس یک روز، یک فرصت شگفت انگیز برای او فراهم شد. یک تهیه کننده با پیشنهاد جالبی با او تماس گرفت: فرصتی برای بازی در یک فیلم! #
مایغل بسیار هیجان زده بود! او مطمئن بود که این وقفه بزرگ او بود، اما از ساختن فیلم چه می دانست؟ هیجان او به زودی با نگرانی جایگزین شد. او مصمم به موفقیت بود، اما مطمئن نبود که بتواند به تنهایی این کار را انجام دهد. #
داستان رو با تصویر خودتون بازسازی کنید!
در جعبه جادویی از عکس خودتون استفاده کنید تا تصاویری یکپارچه و با کیفیت بازبینی شده برای تمامی صفحات داشته باشید.