ماجراجویی سبز سما
در قلب شهر دختری به نام سما زندگی می کرد. او روحی کنجکاو و قلبی سرشار از عشق به حیوانات و طبیعت داشت. او همیشه رویای ایجاد تغییر در جهان را داشت.#
یک روز سما شاهد قطع درختی در محله خود بود. این باعث آتش سوزی در او شد، او باید از طبیعت محافظت می کرد.
سما با قاطعیت در چشمانش شروع به سازماندهی یک مسابقه پاکسازی محله و کاشت درختان بیشتر کرد، به این امید که الهام بخش دیگران باشد.
سما با چالش های زیادی روبرو بود. برخی خندیدند، برخی دیگر نادیده گرفتند، اما او دلسرد نشد، روحیهاش بالا بود، عزمش راسخ بود.#
مردم یکی یکی متوجه تلاش های سما شدند. اشتیاق او مسری بود و به زودی جامعه او شروع به پیوستن به او کرد.
شهر آنها دوباره شروع به شکوفایی کرد، زمین های زمانی بایر اکنون پر از درختان پر جنب و جوش - گواهی بر عزم جمعی آنها.
سما به همه نشان داد که تغییر از کوچک شروع می شود. عشق او به محیط زیست مسری بود و کارهایش بلندتر از کلمات بود.#