ماجراجویی سازمان یافته یک دختر
یک بار دختری بود که دوست داشت برنامه های روزانه اش را برنامه ریزی کند. او همیشه منظم بود و روی وظایفش متمرکز بود. یک روز، او یک چالش برای انجام فعالیت های مختلف در سراسر مدرسه خود دریافت کرد.
دختر با مهارت های برنامه ریز قابل اعتماد خود احساس اطمینان کرد. او تلاش خود را با بازدید از کتابخانه آغاز کرد، جایی که قرار بود کتاب خاصی را پیدا کند و بخواند.
او به سرعت کتاب را پیدا کرد و آن را خواند، که به او سرنخی برای کار بعدی او داد. او با عجله به باشگاه رفت، جایی که باید قبل از حرکت، یک معما را حل می کرد.
این پازل دشوار به نظر می رسید، اما دختر موفق شد آن را به راحتی کامل کند. باورش نمی شد به این سرعت این کار را کرده باشد! اکنون زمان کار بعدی او در آزمایشگاه علوم فرا رسیده بود.
با پیروی از دستورالعمل ها، او آزمایش را با موفقیت به پایان رساند. دختر شروع کرد به این فکر که آیا این چالش چیزی بیشتر از تمام کردن کارها وجود دارد.
او چالش را با انجام کارهای باقی مانده ادامه داد و متوجه شد که چالش ایجاد اعتماد به نفس و تفکر خلاقانه است.
این دختر چالش را کامل کرده بود و ثابت کرد که می تواند سازماندهی شده، خلاق و شجاع باشد. او آموخت که برنامه ریزی می تواند به موفقیت او در هر ماجراجویی کمک کند.