ماجراجویی رباتیک امیرحسین
در شهری کوچک، امیرحسین، پسری باهوش و کنجکاو، علاقه زیادی به ساخت روبات داشت. یک روز تصمیم گرفت یک ربات خاص بسازد تا در انجام کارهای روزانه به او کمک کند.#
در حالی که امیرحسین در حال ساخت ربات بود، والدینش به او یادآوری کردند که اجسام سنگین را بلند نکند زیرا ممکن است به کمرش آسیب بزند. به نصیحت آنها گوش فرا داد و برای حمل قطعات سنگین از آنها کمک خواست.
خواهر امیرحسین برای دیدن پیشرفت ربات آمده بود. او به جای فریاد زدن یا دعوا کردن با او، ویژگی های ربات را به او نشان داد و توضیح داد که چگونه در خانه به آنها کمک می کند.#
امیرحسین وقتی ساخت ربات را تمام کرد، کمی استراحت کرد تا ناهار خود را بخورد. او می دانست که خوب غذا خوردن و گوش دادن به توصیه های والدینش برای سالم ماندن و پرانرژی بودن ضروری است.
پس از صرف ناهار، امیرحسین به کارگاه خود بازگشت و به کار روی ربات ویژه خود ادامه داد. او مراقب بود که هیچ یک از اسباببازیها، ابزارها یا قسمتهای ربات خود را نشکند زیرا میدانست که این میتواند به خلقتش آسیب برساند.
بالاخره ربات امیرحسین کامل شد! او با افتخار آن را به خانواده و دوستانش نشان داد و نشان داد که چگونه می تواند در کارهای روزمره و کارهای روزانه به آنها کمک کند. عزیزانش از خلاقیت او شگفت زده شدند.#
امیرحسین قدردان حمایت و محبت خانواده اش بود. او درسهای ارزشمندی در مورد کار گروهی، گوش دادن به نصیحتها و توجه به دیگران آموخت و در عین حال علاقهاش به ساخت روباتها را دنبال میکرد.