ماجراجویی دل شیر برسام
در یک شهر کوچک، برسام، پسری با موهای مجعد و چشمان سیاه عمیق زندگی می کرد. برسام از کودکی به حیوانات علاقه زیادی داشت و آرزوی ارتباط با آنها را داشت.
روزی برسام تصمیم گرفت مثل شیر شجاع و قوی شود. او با عزم راسخ به سمت جنگل رفت به امید اینکه از سلطان جنگل یاد بگیرد.
برسام در جنگل با حیوانات مختلفی روبرو شد. او مشاهده کرد، آموخت، و حتی به برخی از نیازمندان کمک کرد، بنابراین هر روز قویتر و شجاعتر میشد.
یک روز برسام بالاخره با یک شیر آشنا شد. او که ابتدا ترسیده بود، جراتش را جمع کرد و به شیر نزدیک شد و آرام و محترمانه صحبت کرد.
در کمال تعجب برسام، شیر به او آسیبی نرساند. در عوض، معنای واقعی قدرت را به او آموخت: شجاعت، مهربانی، و احترام به همه موجودات زنده.
برسام نه به عنوان یک شیر، بلکه به عنوان پسری با قلب شیر به خانه بازگشت. او قول داد که از همه موجودات زنده محافظت کند و به آنها احترام بگذارد، همانطور که در جنگل یاد گرفت.
برسام از آن پس به پسر شیر دل، دوست همه حیوانات و حافظ طبیعت شهرت یافت. و او به راستی چون شیر شجاع و نیرومند بود.