ماجراجویی جادویی هیولای جنگل
روزی روزگاری، در شهری شلوغ، پسری ماجراجو به شدت عاشق طبیعت، به خصوص جنگل های محلی بود. او دارای یک عصای جادویی بود که به او قدرت می داد تا از جنگل محافظت کند.
یک روز، او گزارش های نگران کننده ای از یک گرگ بد در جنگل شنید. او مصمم به سفر خود برای مقابله با تهدید گام برداشت.#
همانطور که او در جنگل حرکت می کرد، به طور تصادفی به یک کیک خانه جادویی در کنار رودخانه برخورد کرد. در آنجا نقشه ای را پیدا کرد که به لانه گرگ بد منتهی می شد.#
به دنبال نقشه، او در مسیر با یک شیر جنگل قدرتمند روبرو شد. او با استفاده از شوخ طبعی خود شیر را با شکلات داغ فریب داد و به سفر خود ادامه داد.#
بیشتر در جنگل، او به یک کافه مسحور رسید. او از کابل اینترنت آن برای انتشار پیام محافظتی خود در فیس بوک و اینستاگرام استفاده کرد. #
او با حمایت جنگل، شجاعانه با گرگ مقابله کرد و با عصای جادویی خود، آن را به آووکادویی بی ضرر تبدیل کرد.#
پس از بازگشت پیروز، پسر به عنوان محافظ جنگل مورد ستایش قرار گرفت. از آن پس به سفر خود برای حفظ طبیعت ادامه داد.