ماجراجویی تولد پسر با موهای مجعد
امروز تولد پسر مو فر است. او یک هدیه اسرارآمیز را در آستانه خانه خود می یابد. "چه کسی ممکن است آن را اینجا گذاشته باشد؟" او تعجب کرد، چشمانش از کنجکاوی برق می زد.#
جعبه تکان می خورد! پسر با تعجب به عقب پرید. جسارتش را جمع می کند، دستش را دراز می کند و با احتیاط درب جعبه را برمی دارد.#
یک نقشه بیرون می جهد! چشمان پسر گشاد می شود. "نقشه گنج!" او با خوشحالی فریاد می زند: "یک ماجراجویی در انتظار است!"#
پسر کیف ماجراجویی اش را می گیرد. او به سمت روز آفتابی روشن بیرون میرود و آماده است تا سرنخهای نقشه را دنبال کند.#
او از میان باد و باران، در میان تپه ها و دره ها حرکت می کند. پسر شجاع و اراده نشان می دهد، مشتاق یافتن گنج تولدش.#
سرانجام، پسر گنج تولد خود را کشف می کند - صندوقچه ای پر از کتاب. چشمانش برق می زند. او زمزمه می کند: "بهترین هدیه همیشه."
پسر با دلی پر از شادی به خانه برمی گردد. او بهترین ماجراجویی تولد را داشت و گنج مورد علاقه خود را پیدا کرد - کتاب!#