لطفا تلفن همراه خود را بچرخانید.
ماجراجویی بانی تنها در خانه
خرگوش کوچولوی ما در خانه تنها ماند که صاحبش مجبور شد دو ساعت از خانه بیرون برود. او در خانه چرخید و به هر گوشه و کناری زیر و رو کرد.
در حالی که کسی در اطراف نبود، خرگوش تصمیم گرفت فراتر از مرزهای خانه قدم بگذارد. او راه خود را به درب باز پیدا کرد، قلبش از هیجان و ترس می تپید.#
نفس عمیقی کشید و از پشت در رد شد. حیاط خلوت پر از چیزهای جذاب بود - گل، حشرات و یک حوض کوچک.#
ناگهان باد شدیدی وزید و لرزید. دلش برای گرمای خانه تنگ شده بود. او متوجه شد که چقدر پناهگاه خود را دوست دارد و اشتیاق بازگشت را احساس کرد. #
برگشت و به خانه برگشت. وقتی وارد شد، احساس راحتی و امنیت کرد. او متوجه شد که خانه‌اش مکان مورد علاقه‌اش است. #
صاحبش برگشت و او را دید که با خوشحالی به اطراف می پرید. او می توانست بگوید که خرگوشش خوشحال است که در خانه است. برای هر دو درس ارزشمندی بود.#
با دیدن بازگشت شادی خرگوش، هر دو فهمیدند که حیوانات در فضای خود امن‌ترین و شادترین احساس را دارند. همیشه بهتر است که طبیعت را به وحشی بسپارید.#
داستان رو با تصویر خودتون بازسازی کنید!
در جعبه جادویی از عکس خودتون استفاده کنید تا تصاویری یکپارچه و با کیفیت بازبینی شده برای تمامی صفحات داشته باشید.