ماجراجویی اسباب بازی آرمین
روزی روزگاری پسری به نام آرمین بود که در شهر کوچکی زندگی می کرد. او همیشه در مورد اسباب بازی ها کنجکاو بود و دوست داشت از فروشگاه اسباب بازی دیدن کند.#
هر وقت پدر و مادر آرمین او را به مغازه می بردند، او می خواست همه اسباب بازی ها را بخرد. اما والدینش اهمیت خرید فقط آنچه را که لازم بود برای او توضیح دادند.
یک روز پدر و مادرش تصمیم گرفتند از فروشگاه اسباب بازی دیدن کنند. اما این بار به آرمین قول دادند که بیش از یک اسباب بازی نخواهد.#
در فروشگاه، آرمین اسباب بازی های زیادی را دید که دوست داشت. اما با یادآوری قولش، فقط یک اسباب بازی را که بیشتر از همه دوست داشت، با دقت انتخاب کرد.
او اسباب بازی انتخابی خود را برای والدینش آورد. به آرمین افتخار می کردند که به قولش عمل کرد و رفتار مناسبی داشت.#
از آن روز به بعد آرمین اهمیت خرید فقط آنچه لازم بود را درک کرد و در سفرهای خرید مسئولیت پذیرتر شد.#
و به این ترتیب، عشق آرمین به اسباببازیها ادامه پیدا کرد، اما حالا فهمید که چگونه مسئولانه از آنها لذت ببرد و هم شادی و هم درس به زندگی او بیاورد.