ماجراجویی آنیا در پونی ویل
آنیا، یک دختر جوان کنجکاو و ماجراجو، همیشه آرزوی زندگی در پونی ویل را داشته است، دنیایی پر از دوستی و جادو. یک روز، او به طور تصادفی به یک در مخفی در حیاط خانه اش برخورد کرد.
وقتی از در عبور کرد، آنیا خود را در قلب پونی ویل یافت. او توسط Twilight، Rainbow Dash، Rarity، Fluttershy، Pinkie Pie و Applejack که از داشتن یک دوست جدید هیجان زده بودند، استقبال شد.
آنیا به زودی متوجه شد که دوستانش جشنواره ای را در پونی ویل ترتیب می دهند تا جادوی دوستی را جشن بگیرند. آنها با هم دست به دست هم دادند تا بزرگترین و رنگارنگ ترین رویدادی را که پونی ویل تا به حال دیده بود برنامه ریزی کنند.
دوستان در طول آماده سازی خود با یک دوراهی مواجه شدند: زمان و منابع آنها در حال اتمام بود. آنیا با عزمی شدید به آنها پیشنهاد داد وظایف را تقسیم کنند و از هر یک از نقاط قوت خود به نفع خود استفاده کنند.
آنها با کار گروهی و خلاقیت، تمام مراحل آماده سازی را به موقع به پایان رساندند. آنیا در تزیینات به فلاترشی، نورپردازی به گرگ و میش و در آخرین کارهای صحنه به Rainbow Dash کمک کرد.
این جشنواره موفقیت بزرگی بود. آنیا و دوستانش خنده، موسیقی و لحظات خاصی را به اشتراک گذاشتند که آنها را حتی بیشتر به هم نزدیک کرد. این ماجراجویی جادویی ارزش واقعی دوستی و مهربانی را به آنها آموخت.
با پایان یافتن جشنواره، آنیا از دوستانش برای ماجراجویی فوق العاده تشکر کرد. او میدانست که با وجود اینکه باید به دنیای خود بازگردد، پیوندی که ایجاد کردند برای همیشه باقی خواهد ماند.