لطفا تلفن همراه خود را بچرخانید.
ماجراجویی آندرومدا
در یک شهر کوچک، پسر جوانی با موهای مشکی و لباس قرمز در آرزوی سفر به کهکشان آندرومدا بود. او مجذوب بی پایانی فضا و امکان یافتن گنج گمشده ای شده بود.#
پسر شروع به ساخت یک سفینه فضایی منحصر به فرد از قطعات یدکی و قابل بازیافت کرد. او سخت کار کرد، به امید اینکه قبل از تولدش، زمانی که قصد داشت سفر خود را آغاز کند، آن را تکمیل کند.
بالاخره روز فرا رسید و پسر لباس فضایی قرمز رنگش را پوشید. او به سفینه فضایی خود رفت، با خانواده اش خداحافظی کرد و به آسمان پر ستاره پرتاب شد.
هنگامی که پسر در فضا سفر می کرد، با یک میدان سیارکی روبرو شد. او ماهرانه سفینه فضایی خود را هدایت کرد، بر روی سیارک های خطرناک مانور داد و به سفر خود ادامه داد.
پسر در نهایت به کهکشان آندرومدا رسید و جستجوی خود را برای یافتن گنج گمشده آغاز کرد. او سیارات زیادی را کاوش کرد، با بیگانگان دوست ملاقات کرد و در طول راه با چالش هایی روبرو شد.
سرانجام، در سیاره ای دور، پسر گنج گمشده را کشف کرد: صندوقچه ای پر از دانش در مورد جهان. هیجان زده می دانست که به اشتراک گذاشتن این دانش، گنج واقعی خواهد بود.#
پسر به خانه بازگشت، مشتاق به اشتراک گذاشتن دانش جدید خود با مردم شهرش. او معلمی خردمند شد و دیگران را برای کشف جهان وسیع و اسرارآمیز الهام بخشید.
داستان رو با تصویر خودتون بازسازی کنید!
در جعبه جادویی از عکس خودتون استفاده کنید تا تصاویری یکپارچه و با کیفیت بازبینی شده برای تمامی صفحات داشته باشید.