فرار زیرزمینی دانیل
دانیل موفق شده بود از مرکز توانبخشی فرار کند و به جنگل وحشی دوید. ناگهان زمین زیر او خرد شد.#
دانیل خود را در شهری زیرزمینی یافت که پر از موجودات عجیب و غریب و انسان نما بود. او متوجه شد، آنها آدمخوار بودند.#
دانیل می دانست که به کمک نیاز دارد. او موفق شد با تعدادی از ساکنان غیر آدمخوار شهر گروهی تشکیل دهد.#
آنها با هم نقشه ای برای فرار از شهر آدمخواران طراحی کردند و از نقاط قوت خود برای تکمیل یکدیگر استفاده کردند.
آنها در این مسیر با موانعی مواجه شدند اما با شجاعت و خلاقیت با آنها روبرو شدند.#
سرانجام آنها به سطح زمین رسیدند و از آزادی و کار تیمی موفق خود احساس شادی وصف ناپذیری کردند.
دانیل که اکنون آزاد و الهام گرفته شده بود، تصمیم گرفت به مراکز توانبخشی بازگردد و قول داد به کسانی که هنوز در زیر زمین گیر افتاده بودند کمک کند.#