داستان علی مهندس
علی پسر جوان باهوشی بود که آرزوی بزرگی برای مهندس شدن داشت. او عاشق کمک به مادرش در خانه بود و از جدا کردن و تعمیر دستگاه ها و ماشین های قدیمی لذت می برد. او مصمم بود که مهندس شود، بنابراین می توانست از مهارت های خود برای تبدیل جهان به مکانی بهتر استفاده کند. #
علی می دانست که برای مهندس شدن باید سخت کار کند و خودش را باور کند. بنابراین او هر روز را به مطالعه و یادگیری در مورد ریاضیات، علوم و مهندسی اختصاص داد. او زمانی که به مشکلی دست و پنجه نرم می کرد از مادرش کمک می خواست و مدام به خود فشار می آورد تا بیشتر بیاموزد. #
پس از ماهها تلاش و کوشش، سرانجام علی تمام شرایط لازم برای مدرک مهندسی را به پایان رساند. این یک لحظه غرورآفرین برای پسر جوان بود و او نمی توانست احساس موفقیت و شادی کند. او اکنون آماده بود تا جهان را با طوفان درآورد! #
علی با مدرک مهندسی، تقریباً بلافاصله توانست کار پیدا کند. او برای استفاده از مهارت های خود برای کمک به دیگران هیجان زده بود و مصمم بود خود را به عنوان یک مهندس با استعداد ثابت کند. او سخت کار می کرد و سعی می کرد همیشه دست یاری دراز کند. #
دیری نگذشت که علی به عنوان یک مهندس ماهر نامی برای خود دست و پا کرد. او مورد احترام همسالان خود بود و اغلب از او خواسته می شد تا تخصص و دانش خود را به او قرض دهد. تلاش و فداکاری او نتیجه داده بود! #
علی همیشه مطمئن بود که به نیازمندان کمک می کند. علی چه یک دانش آموز مبارز و چه یک همسایه مسن، همیشه حاضر بود کمک کند. او می دانست که بهترین راه برای ایجاد تغییر در دنیا کمک به دیگران است. #
علی رویای او را گرفته بود و به واقعیت تبدیل کرده بود. او مهندس با استعدادی بود که با تلاش و فداکاری خود به موفقیت دست یافته بود. اما مهمتر از همه، او با کمک به دیگران، تغییری در دنیا ایجاد کرده بود. #