روزی روزگاری پسری بود به نام علی. او در شهر کوچکی در ایران زندگی میکرد و همه چیز را که مربوط به فضا بود دوست داشت. پدرش دوست داشت که او فضانورد شود، بنابراین علی بیشتر وقت خود را صرف خواندن کتاب هایی در مورد ستاره ها و اکتشافات فضایی می کرد. یک روز خبر رسید که ایران اولین فضاپیمای خود را با موفقیت ساخته و به دنبال فضانورد است. علی با شنیدن این خبر غرق در هیجان شد و حوصله ثبت نام را نداشت! #