ظهور پسر سنگی
در جهانی یخ زده توسط نور تابشی، پسر جوان 18 ساله با موهای سبز و چشمان قرمز از مجسمه سنگی بیرون آمد. چشم انداز اطراف بی ثمر بود، با مجسمه های سنگی همه جا#
بدون تأثیر نور تابشی، او با کنجکاوی سیری ناپذیر شروع به کاوش در این دنیای غیرقابل حرکت کرد. او مجذوب علم پشت این پدیده بود#
هر روز که می گذشت، دانش و مهارت های جدیدی به دست می آورد. او ابزارهایی را از سنگ ساخت و علم اشکال و ساختارها را کشف کرد.
او قدرت آتش را کشف کرد، آشپزی و گرم کردن خود را در شب های سرد آموخت. ابتکار و تدبیر او قابل توجه بود#
او با پیروی از قوانین طبیعت و فیزیک شروع به ساختن پناهگاه هایی از سنگ کرد و راه را برای تمدنی جدید باز کرد.
او نه تنها زنده می ماند، بلکه در حال شکوفایی و پیشرفت بود. زندگی او گواه توانایی انسان برای سازگاری و پیشرفت بود#
در مواجهه با ناملایمات، او پتانسیل را کشف کرد و نظم جدیدی ایجاد کرد. سفر او گواهی بر این است که علم مشعل دار در تاریک ترین روزگار است.