سوء تفاهم بال بال نیم-نیم
در لانه پروانه ای نرم، نیم-نیم، یک ماغول کوچک، گیج از خواب بیدار شد. دور تا دورش کاترپیلارها به پروانه تبدیل می شدند.#
نیم-نیم با دیدن این موضوع مطمئن شد که او نیز پروانه خواهد شد. او با هیجان شروع به آماده شدن برای تحول بزرگ خود کرد.
نیم-نیم در حالی که در پیله اش به خواب رفت، خواب دید: «من بلند می شوم و آسمان را لمس می کنم».
بعد از مدتی نیم-نیم از پیله بیرون آمد. اما او یک پروانه نبود. "من مگس هستم؟" با تعجب پرسید.#
با وجود سردرگمی، نیم-نیم تصمیم گرفت خود جدیدش را در آغوش بگیرد. او با خوشحالی در اطراف لانه وزوز کرد.#
نیم-نیم متوجه شد که مگس بودن هم خاص است. شاید من پروانه نباشم، اما هنوز هم می توانم آسمان را لمس کنم! او تشویق کرد.#
نیم-نیم پروانه نشد، اما یاد گرفت خودش را بپذیرد و از سفرش لذت ببرد. و این او را به همان اندازه زیبا کرد.