سه گانه تزلزل ناپذیر
در جنگلی پر جنب و جوش، علی گوریل، مسعود زرافه و جواد خرس دوستان جدا نشدنی بودند. رویای آنها این بود که با هم جنگل را فتح کنند، اما در گذشته با چالش های زیادی روبرو شده بودند.
دوستان که از شکست های گذشته خود دلسرد نشدند، به همکاری با یکدیگر ادامه دادند. آنها هر روز مهارت های خود را تمرین می کردند و برای رسیدن به موفقیتی که می خواستند استراتژی می کردند.
علیرغم سخت کوشی آنها، آنها اغلب با موانعی روبرو می شدند که پیشرفت آنها را از مسیر خارج می کرد. برخی از موجودات در جنگل قدردان تلاشهایشان نبودند و موفقیت را چالشبرانگیزتر میکردند.
روزی بزرگی حکیم به آنها نزدیک شد و به آنها توصیه کرد که دوستان و یاران خود را عاقلانه انتخاب کنند. دوستان در مورد سفر خود و موجوداتی که با آنها ارتباط داشتند فکر کردند.
علی و مسعود و جواد در دوستیهایشان گزینشتر شدند. آنها هنوز با چالش هایی روبرو بودند، اما اکنون شبکه حمایتی بیشتری داشتند که اهداف خود را به اشتراک می گذاشتند.
با گذشت سالها و بزرگتر شدن آنها، علی، مسعود و جواد هیچ گاه دست از تلاش برای موفقیت برنداشتند. اگرچه آنها هرگز جنگل را به طور کامل فتح نکردند، اما پیوندهای آنها حتی قوی تر شد.
در نهایت علی قبل از رسیدن به آرزویش از دنیا رفت. اما دوستی او با مسعود و جواد همچنان الهام بخش نسل های آینده در جنگل بود. آنها معنی واقعی وفاداری و دوستی را آموخته بودند.