یلدا دختری کنجکاو بود که عاشق کاوش در دنیای خود بود. او هر شب از تپه نزدیک خانه اش بالا می رفت تا ستاره هایی که در آسمان شب چشمک می زنند را تماشا کند. او مجذوب شگفتی ستارگان بود و مشتاق کشف فضا بود. #
یلدا خود را در حال اوج گرفتن در میان ستارگان و بازدید از سیارات دور تصور می کرد. او مصمم بود تا رویای خود را محقق کند، مهم نیست که چقدر غیرممکن به نظر می رسید. او تصمیم گرفت با ساختن یک موشک شروع کند تا او را به ستاره ها برساند. #
یلدا برای ساخت موشک سخت کار کرد، اما خیلی زود با مشکل مواجه شد. او برای خرید مواد و یافتن کمک مورد نیاز برای تکمیل موشک به پول نیاز داشت. او همچنین نیاز داشت تا درباره ساختن و پرواز یک موشک اطلاعات بیشتری کسب کند. #
داستان رو با تصویر خودتون بازسازی کنید!
در جعبه جادویی از عکس خودتون استفاده کنید تا تصاویری یکپارچه و با کیفیت بازبینی شده برای تمامی صفحات داشته باشید.
لطفا تلفن همراه خود را بچرخانید.
