سفر پردیس به سرزمین پریان
روزی روزگاری در دنیایی پر از رنگ و شادی، دختری به نام پردیس زندگی می کرد. او به پری ها اعتقاد داشت و آرزو داشت از قلمرو جادویی آنها دیدن کند.
یک روز رنگین کمان جادویی در آسمان ظاهر شد و پردیس را به جنگلی اسرارآمیز و مسحور هدایت کرد.#
پردیس در دل جنگل، ورودی سرزمین پریان را کشف کرد، دنیایی پر از رنگین کمان و شکلات.#
پردیس مورد استقبال پری هایی قرار گرفت که زیباتر و مهربانتر از تصور او بودند. غرق شادی بود.#
پردیس روز را صرف گشت و گذار در سرزمین پریان، بازی با پری ها و چشیدن شیرین ترین شکلات ها کرد.#
با تمام شدن روز، پردیس می دانست که باید به خانه برگردد، اما پری ها قول دادند که می تواند دوباره به خانه برود.#
پردیس در رختخوابش از خواب بیدار شد و فهمید که خواب است. اما او همچنان به پری ها و دنیای جادویی آنها اعتقاد داشت.