سفر سجاد به سوی تفاهم
در قلب تهران پسری به نام سجاد زندگی می کرد. یک ورزشکار پر جنب و جوش و یک پروانه اجتماعی، دلش برای چیزی بیشتر می خواست. او آرامش را در آموزه های بودا، دالایی لاما و عرفان شرقی یافت.
در 18 سالگی دانشجوی دانشگاه خوارزمی شد و عمیقتر در اسرار خلقت فرو رفت. سجاد با ادیان مختلف و معارف عرفانی آشنا شد.
او با الهام از آموخته هایش، هدفش این بود که همه را در وحدت و تفاهم گرد هم آورد تا زیبایی خلقت را دریابد.
سجاد رویدادهایی را ترتیب داد که موجب ارتقای فهم ادیان و مکاتب فلسفی مختلف شد. مردم شروع به جمع شدن، گوش دادن و یادگیری کردند.#
در مواجهه با انتقادها و چالش ها، سجاد شجاع باقی ماند. او به وحدت خلقت و اهمیت درک دیدگاه های مختلف اعتقاد داشت.
سجاد همچنان مشتاقانه برای رسیدن به هدف خود تلاش می کرد و خستگی ناپذیر افراد بیشتری را به یادگیری و درک دعوت می کرد. او در زندگی های بسیاری تفاوت ایجاد کرد.#
فداکاری سجاد برای درک جهان و ترویج وحدت باعث تغییر در جامعه او شد. پسری ساده با دیدی خارق العاده.#