لطفا تلفن همراه خود را بچرخانید.
سفر بی انتها احسان
احسان، نوجوانی که با اختلال دوقطبی دست و پنجه نرم می کند، یک دفتر خاطرات قدیمی را در اتاق زیر شیروانی خود کشف کرد. دفتر خاطرات متعلق به دوران کودکی او بود که مملو از داستان های اتاق بازی قدیمی اش در زیرزمین بود. او که مجذوب شده بود، تصمیم گرفت دوباره از آن مکان بازدید کند.#
با ورود احسان به زیرزمین فضای غم انگیز با سکوتی وهم انگیز پر شد. دلتنگی او را فرا گرفت و احساس کرد که به دنیای دیگری قدم گذاشته است.
در کمال تعجب، اتاق بازی دست نخورده به نظر می رسید. خاطرات جوان ترش او را سرشار از حسرت روزهایی بود که از مبارزه کنونی رها شده بود.
با کاوش بیشتر احسان، دری پنهان یافت که به قلمروی فراموش شده از تخیلاتش منتهی می شد. وسوسه شده از امکان یافتن آرامش، شجاعانه وارد عمل شد.
در داخل قلمرو، احسان با چالش‌های مختلفی مواجه شد که او را مجبور می‌کرد با ترس‌ها و احساسات خود روبرو شود. هر پیروزی او را قوی تر می کرد و او شروع به درک اهمیت رویارویی با گذشته خود کرد.
احسان در نهایت با احساس بسته بودن و پذیرش خود به اتاق بازی بازگشت. سفر او به او آموخته بود که از گذشته و تأثیر آن بر خود فعلی خود قدردانی کند.
احسان با در آغوش گرفتن گذشته اش، زیرزمین را با قدرتی تازه برای آینده ترک کرد. دیگر سنگینی شرایطش بر دوشش نبود، آماده بود با شجاعت با دنیا روبرو شود.#
داستان رو با تصویر خودتون بازسازی کنید!
در جعبه جادویی از عکس خودتون استفاده کنید تا تصاویری یکپارچه و با کیفیت بازبینی شده برای تمامی صفحات داشته باشید.