سفر به Candyland
در یک شهر کوچک دختری زندگی می کرد که رویای پادشاهی ساخته شده از آب نبات را در سر می پروراند. یک روز، او تصمیم گرفت سرزمین آب نبات را پیدا کند.
او با دوستش علی رضا به سمت سرزمین آب نبات حرکت کرد. ماجراجویی آنها شروع شده بود.#
آنها در جنگل گامدراپ قدم زدند و به درختان شیرین و خرس های رنگارنگ صمغی خیره شدند. #
وقتی به پل آب نبات رسیدند، قلعه شکوهمند آب نبات را از دور دیدند.#
اما، قلعه آب نبات توسط یک ترول ژله ای محافظت می شد. آنها مجبور بودند از شوخ طبعی خود برای فریب دادن او استفاده کنند.#
سرانجام به قلعه آب نبات رسیدند و چشمانشان از شادی و رضایت می درخشید.
در Candyland، آنها سرزمین شیرین رویاهای خود را پیدا کردند و متوجه شدند که تخیل آنها کلید دنیایی از شگفتی ها است.