سازنده قایق کوچک
روزی روزگاری در دهکده ای کوچک در کنار رودخانه، پسری کنجکاو و ماجراجو با موهای مشکی زندگی می کرد. او عاشق کاوش در رودخانه و بازی با موجوداتی بود که در آنجا پیدا کرده بود.#
یک روز، پسر در حین کاوش در رودخانه، کتابی قدیمی در مورد ساخت قایق پیدا کرد. او احساس الهام کرد و تصمیم گرفت برای خود یک قایق کوچک بسازد تا در رودخانه حرکت کند.
پسر چوب، میخ و چکش جمع کرد و مشغول کار روی قایق خود شد. با دیدن قایق کوچکش که در حال شکل گرفتن بود، هیجان او بیشتر شد.
هنگامی که پسر روی قایق خود کار می کرد، با چالش هایی مانند یافتن چوب مناسب و یادگیری نحوه ساخت آن در برابر آب مواجه شد. اما او مصمم بود و به کار خود ادامه داد.#
بالاخره بعد از چند روز تلاش، قایق کوچک پسر آماده شد. او با هیجان آن را به داخل رودخانه هل داد، پرید و ماجراجویی خود را آغاز کرد.
پسر با قایق خود در اطراف روستا حرکت کرد و مکان های زیبایی را کشف کرد که قبلاً هرگز ندیده بود. بچه های دیگر از قایق کوچک او شگفت زده شدند و یکی را نیز می خواستند.
ماجراجویی قایقسازی این پسر، دیگران را به خلاقیت و کاوش در روستای خود تشویق کرد. و از آن روز به بعد، تعداد زیادی قایق کوچک دیگر در امتداد رودخانه حرکت کردند.