زهرا، دختری که رویایی دارد
زهرا دختر جوانی بود با استعدادی باورنکردنی. او عشق بی اندازه به یادگیری داشت و مصمم بود که بهترین کار خود را در مدرسه و زندگی انجام دهد. با وجود موانعی که با آن روبرو شد، مصمم بود رویاهایش را محقق کند. #
او مصمم بود در امتحانات ورودی دبیرستان آینده خود موفق شود و به دنیا ثابت کند که قادر به انجام هر کاری است که در ذهنش است. او شب و روز سخت مطالعه می کرد و بسیاری از چیزهایی را که از آن لذت می برد فدا می کرد تا مطمئن شود که آماده است. #
اما مهم نیست که او چقدر سخت کار می کرد، به نظر می رسید چیزی از دست رفته است. او تمام اطلاعات مورد نیاز خود را داشت، اما چیزی در سفرش گم شده بود. تا زمانی که قلبش را به روی احتمال موفقیت باز کرد، شروع به باور خود کرد. #
زهرا با اعتماد به نفس و عزم تازه ای در امتحان ورودی دبیرستان شرکت کرد. برای خوشحالی او، او با رنگارنگ گذشت و در مدرسه رویاهایش پذیرفته شد. وقتی از امتحان دور شد، سبکی را در قلبش احساس کرد که قبلاً گم شده بود. #
زهرا می دانست که سفرش تازه شروع شده است. او مصمم بود که از فرصت های جدیدش نهایت استفاده را ببرد و به دنبال رویاهایش ادامه دهد. با هر روز، او به توانایی های خود اطمینان بیشتری پیدا می کرد و از سفر لذت می برد. #
سفر برای زهرا آسان نبود، اما تلاش، اراده و شجاعت او نتیجه داد. او به دنیا نشان داد که با کمی ایمان، هر چیزی ممکن است. #
زهرا دختری که خواب دیده بود به همه ما درس مهمی داد. همه ما با تلاش و فداکاری این توانایی را داریم که رویاهای خود را به واقعیت تبدیل کنیم. #