رویای ماجراجویی بلژیک فرید
فرید پسر جوانی است که آرزوی دیدار از بلژیک را دارد. والدین او تمام پول خود را برای تحقق این رویا پس انداز کرده اند. اما سفر فرید چندان آسان نیست. او برای خروج از کشور و کسب اجازه سفر به بلژیک باید به ارتش بپیوندد. اما حضور در ارتش مانع از رویای فرید برای سفر به بلژیک می شود. #
با این حال، فرید مصمم است که به بلژیک برسد. او می داند که کار آسانی نخواهد بود، اما هیچ چیز ارزشمندی وجود ندارد. او شروع به مطالعه برای امتحان سربازی می کند و از دوستانش راهنمایی می خواهد. همه از رویای او حمایت می کنند و فرید همه فرصت های بزرگی را که در بلژیک در انتظارش است یادآوری می کند. #
فرید بالاخره امتحان سربازی را با تمام وجود قبول می کند. مرحله بعدی دریافت مجوز برای سفر به بلژیک است. متأسفانه، این روند آسانی نیست. فرید باید از یک مقام بلندپایه توصیه نامه بگیرد و مطمئن نیست به کجا مراجعه کند. #
فرید مصمم است راهی برای تحقق رویای خود بیابد و به جستجوی افرادی که می توانند به او کمک کنند ادامه می دهد. در نهایت، پشتکار او نتیجه می دهد. او یک مقام بانفوذ را پیدا می کند که مایل است برای او توصیه نامه بنویسد. فرید به وجد آمده است. آخرین مانع عبور کرده است و او بالاخره می تواند رویای خود را دنبال کند. #
فرید برای سفر به بلژیک آماده می شود. او با دوستان و خانواده اش خداحافظی می کند و چمدان هایش را می بندد. او پر از هیجان و انتظار از آنچه در سرزمین بیگانه در انتظار او است است. او آماده است تا این ماجراجویی یک عمر را انجام دهد. #
فرید سفر خود را به بلژیک آغاز می کند و احساس آزادی و نشاط بر او غلبه می کند. او آماده است تا فرهنگ جدیدی را کشف کند. دوستان جدید پیدا کنید؛ و زیبایی های دنیا را تجربه کنید. او می داند که این ماجراجویی او را تغییر خواهد داد و برای آنچه در پیش است هیجان زده است. #
سفر فرید به بلژیک موفقیت آمیز بود. او نه تنها رویای سفر به دیار بیگانه را برآورده کرد، بلکه در این راه درس های ارزشمندی از زندگی کسب کرد. او اهمیت پشتکار، قدرت دوستی را آموخت. و زیبایی کاوش در ناشناخته ها. #