در یک شهر کوچک پسری به نام دانیال زندگی می کرد که شیفته ساعت بود. او روزهای خود را صرف یادگیری مکانیک های پیچیده آنها کرد و رویای ایجاد بهترین ساعت جهان را در سر می پروراند.
دانیال تصمیم گرفت برای ساخت ساعت نهایی تلاش کند. او با مطالعه کتاب و مطالعه طرح ساعت از ساعت سازان با استعداد، ابزار، مواد و دانش ضروری را جمع آوری کرد.
دانیال هنگام کار بر روی ساعت خود با چالش های زیادی روبرو شد. دندهها درست جا نمیشدند، دستها میلرزیدند، و زمان خیلی سریع به نظر میرسید. اما او متمرکز و مصمم باقی ماند.#
داستان رو با تصویر خودتون بازسازی کنید!
در جعبه جادویی از عکس خودتون استفاده کنید تا تصاویری یکپارچه و با کیفیت بازبینی شده برای تمامی صفحات داشته باشید.