رویای آراد: دستیابی به اوج کلاس
آراد پسر جوانی بود که به ریاضیات علاقه داشت. او دوست داشت به مدرسه برود، ساعتها را صرف کتابهای درسی کند و برای امتحانات آیندهاش مطالعه کند. او آرزو داشت که روزی به بالاترین نمره در کلاس خود دست یابد و قلب خود را بر تلاش برای کسب مقام اول گذاشت. او می دانست که کار آسانی نخواهد بود، اما آراد مصمم به موفقیت بود. #
آراد هر شب قبل از خواب با خودش عهد می کرد که روز بعد تا جایی که می تواند یاد بگیرد. او هر روز صبح زود از خواب بیدار می شد و مطالبی را که روز قبل آموخته بود مرور می کرد. وقتی به مدرسه میرسید، همیشه اولین کسی بود که آنجا و آخرین نفری بود که آنجا را ترک میکرد. #
آراد نه تنها در مدرسه سخت کار می کرد، بلکه برای تسلط بر مطالب، در کلاس های ریاضی اضافی خارج از مدرسه شرکت می کرد. او از معلمان کمک خواست و با کارشناسان مشورت کرد. او مصمم بود بهترین امتیاز ممکن را بگیرد. #
در نهایت زحمات آراد نتیجه داد. او بالاترین نمره را در کلاس خود کسب کرد و با یک جایزه و گواهی نامه به رسمیت شناخته شد. او از موفقیت خود احساس غرور کرد و در کنار خانواده و دوستانش جشن گرفت. #
آراد فهمید که موفقیت او بدون فداکاری و تلاش به دست نیامده است. او از حمایت خانواده و معلمانش سپاسگزار بود و می دانست که تشویق آنها او را به تلاش برای رویاهایش وادار کرده است. #
داستان آراد درسی است که اگر بخواهیم سخت کوش باشیم و با موانع روبه رو باشیم می توان به اهدافمان رسید. او به خاطر فداکاریاش پاداش گرفت و این یادآوری بود که اگر متمرکز بمانیم و هرگز تسلیم نشویم، چه اتفاقی میافتد. #
آراد اهمیت قاطعیت و سخت کوشی را آموخته بود. او به خاطر موفقیت خود سپاسگزار بود و می دانست که این تنها آغازی است که می تواند به دست آورد. او قدرت رویاهای خود را باز کرده بود - و این تازه شروع ماجراجویی او بود. #