رونمایی از جنگجوی متولد آسمان
یک روز، پسری کنجکاو در آزمایشگاهی کار می کرد که دور تا دورش را قفسه هایی پر از مواد شیمیایی احاطه کرده بود. او که از عواقب آن بی خبر بود، به طور تصادفی قفسه ای را کوبید و مایعات مرموز را روی خودش ریخت.#
آن شب، پسر هیچ احساس دیگری نداشت. اما صبح روز بعد وقتی خورشید طلوع کرد، سنگ عجیبی را کشف کرد که در پشتش جاسازی شده بود. در حالی که سعی می کرد هدف آن را بفهمد، ناگهان بال های باشکوهی جوانه زد.
پسر با بال های تازه کشف شده اش سعی کرد پرواز کند. در ابتدا او به طرز ناشیانه ای با دیوارها و زمین برخورد کرد و به محیط اطراف آسیب رساند. اما به تدریج، او کنترل را به دست آورد و از بالای درختان به آسمان اوج گرفت.
وقتی پسر پرواز می کرد، متوجه شد که قدرت کمک به افراد نیازمند را دارد. او با استفاده از بالها و سنگ مرموز خود برای انجام شاهکارهای باورنکردنی میتوانست خطر را تشخیص دهد و سریعتر از همیشه به مردم برسد.
با انتشار اخبار قهرمانی او، مردم شروع به تحسین و تکیه بر او کردند. آنها او را جنگجوی آسمانی می نامیدند. او به محافظت از افراد بی گناه ادامه داد و به تدریج یاد گرفت که توانایی های خود را به طور مؤثرتری مهار کند.
یک روز، هنگامی که پسر در حال نجات یک حیوان در حال انقراض بود، با موجود بالدار دیگری روبرو شد - یک پیر خردمند که منشأ قدرت های خود را توضیح داد. سنگ جادویی او را به نگهبان آسمان ها تبدیل کرده بود.
جنگجوی Skyborn با در آغوش گرفتن سرنوشت خود به سفر خود ادامه داد و می دانست که قرار است از جهان در برابر آسیب محافظت کند. اگرچه راه پیش رو چالش برانگیز بود، اما او آماده رویارویی با هر ناملایماتی بود.