دوستان خرس قطبی
روزی روزگاری در قطب شمال یخبندان، یک خرس قطبی کنجکاو و ماجراجو به تنهایی زندگی می کرد. او روزهایش را صرف کاوش کرد، اما آرزو داشت دوستی پیدا کند.
یک روز تصمیم گرفت دنبال دوستی بگردد. او مقداری ماهی بسته بندی کرد و سفر خود را در سراسر سرزمین یخی آغاز کرد، قلبش پر از هیجان و اراده بود.
هنگامی که خرس قطبی در حال سفر بود، با مجموعه ای از حیوانات قطبی برخورد کرد: یک شیر دریایی، یک جغد برفی و یک خرگوش قطبی. آنها مهربان بودند، اما هیچ کدام دوست کاملی به نظر نمی رسید.
خرس قطبی با احساس ناامیدی به سفر خود ادامه داد. او در میان کولاک راهپیمایی کرد و حتی از یک کوه شیب دار و یخی بالا رفت و هرگز امید خود را از دست نداد.
در قله کوه، خرس قطبی پنگوئن کوچک و لرزان را مشاهده کرد. پنگوئن گم شد و خرس قطبی می دانست که می تواند کمک کند.#
خرس قطبی ماهی خود را به پنگوئن تعارف کرد و با هم از کوه پایین آمدند. آنها خندیدند، صحبت کردند و بازی کردند و سریع با هم دوست شدند.#
سفر به پایان رسید، اما دوستی آنها تازه شروع شده بود. خرس قطبی و پنگوئن با اینکه می دانستند همیشه یکدیگر را خواهند داشت به سمت خانه رفتند.