لطفا تلفن همراه خود را بچرخانید.
دختر کنجکاو و کاخ سفید
روزی روزگاری دختر جوان کنجکاویی بود که در دهکده ای کوچک در نزدیکی یک جنگل بزرگ زندگی می کرد. او همیشه در مورد جهان کنجکاو بود، سوال می پرسید و مکان های جدید را کاوش می کرد. یک روز، او تصمیم گرفت جنگل را کشف کند و به طور تصادفی به یک خانه سفید زیبا که در وسط جنگل پنهان شده بود، برخورد کرد. او در هیبت خانه بود و نمی‌توانست جلوی آن را بگیرد. او تصمیم گرفت روز خود را صرف کاوش در خانه و محوطه آن کند. #
دختر در اطراف خانه پرسه می زد و زیبایی آن را تحسین می کرد. در را باز کرد و داخل شد و پسر جوانی را دید که تنها در خانه زندگی می کند. او چند سالی بود که در آنجا زندگی می کرد و از آشنایی با دختر جوان کنجکاو بسیار خوشحال شد. او از زندگی خود در خانه و ماجراهایی که در جنگل های اطراف آن داشت به او گفت. او نمی توانست ارتباطی با خانه و پسر درون آن احساس نکند. #
این دو به سرعت با هم دوست شدند و دختر خیلی زود تصمیم گرفت زمان بیشتری را با پسر در خانه بگذراند. او احساس می کرد که با خانه ارتباط دارد، انگار که بخشی از خانه او است. در حالی که خانه و جنگل را کشف می کردند، دختر داستان های زندگی خود در روستا را با پسر تعریف می کرد و او نیز ماجراهای خود را با او در میان می گذاشت. #
دختر بیشتر و بیشتر شروع به بازدید از خانه کرد تا اینکه یک روز تصمیم گرفت برای همیشه در آنجا بماند. او با خانواده و دوستانش خداحافظی کرد و با پسر در خانه سفید نقل مکان کرد. آنها با خوشحالی در کنار هم زندگی می کردند و در جنگل کاوش می کردند و در طول سفر به یکدیگر کمک می کردند. #
آن دو ماجراهای زیادی را با هم داشتند و دختر به زودی خانه را خانه خود خواند. او به خانه و پسری که در آنجا زندگی می کرد عشق می ورزد و ارتباطی با آن احساس می کرد که هرگز با هیچ جای دیگری احساس نکرده بود. حتی زمانی که خانواده پسر تصمیم به نقل مکان گرفتند، دختر در خانه ماند و هرگز نمی خواست خانه را ترک کند. #
دختر و کاخ سفید خاطرات بسیاری را در خود جای دادند و حتی با ادامه زندگی اش، هرگز ماجراهایی را که در جنگل داشتند فراموش نکرد. او همیشه ارتباط عمیقی با خانه و محوطه آن احساس می کرد، انگار که بخشی از خانه او است. #
دختر همیشه در مورد جهان کنجکاو بود، اما کاخ سفید و محوطه آن چیز ارزشمندتری به او آموخت - قدرت ارتباط. او اغلب به خانه و جنگل باز می‌گشت تا در مورد زندگی‌اش و همه چیزهایی که آموخته بود فکر کند. #
داستان رو با تصویر خودتون بازسازی کنید!
در جعبه جادویی از عکس خودتون استفاده کنید تا تصاویری یکپارچه و با کیفیت بازبینی شده برای تمامی صفحات داشته باشید.